با اين كه اين فرقه از ايران كوچ كرده بود، اما بعدها استعمارگران جديد(آمريكا) به اين نتيجه رسيدند كه براي پيش بردن اهدافشان در ايران به هم كاري اين فرقه احتياج دارند؛ براي همين نيروهاي بهايي را كه به آن ها بسيار وفادار بودند، وارد حكومت ايران كردند. بهايي ها به توصيه ي آمريكايي ها از ابتدا ارتباطشان را با حكومت ايران قطع نكرده بودند. آن ها درعيد نوروز براي شاه ايران نامه تبريك مي فرستادند. كم كم بخشي از مستخدمان دربار شاه را بهايي ها تشكيل دادند. آن ها مثل كرم در ساختار حكومت پهلوي نفوذ كردند. با توصيه ي آمريكايي ها شاه هم به بهايي ها اعتماد كرده بود. چندي بعد پزشك مخصوص شاه را از بين بهايي ها انتخاب كردند. مديران راديو و تلويزيون هم از بين بهايي ها انتخاب شدند.
پزشك مخصوص شاه كه «عبدالكريم ايادي» نام داشت، تأثير زيادي روي محمدرضا شاه پهلوي داشت. ايادي به بهانه ي اين كه پزشك شاه بود و بايد براي اطلاع از سلامتي و چگونگي شاه با او ديدار مي كرد، روي شاه تأثير زيادي مي گذاشت. او از جاسوسان ويژه ي آمريكا در ايران بود كه به تمام اطلاعات و رازهاي شاه ايران دست رسي داشت. با كمك ايادي، بهايي هاي زيادي ها در اداره ها و سازمان هاي ايران وارد شدند. او به راحتي موافقت شاه را براي خواسته هايش مي گرفت.(حسين فردوست» دوست صميمي شاه در خاطراتش درباره ي ايادي مي نويسد: نقشي را كه ايادي تا پايان حكومت پهلوي براي غرب داشت، مجموع مهره هاي غرب نداشتند. از جمله افراد بهايي ديگري كه بخش مهمي از ساختار حكومت پهلوي را در اختيار گرفته بود، «فرخ رو پارسا» نام داشت كه شاه او را به عنوان وزير آموزش و پرورش انتخاب كرد. تصور كنيد در كشورهاي اسلامي وقتي يك بهايي وزير آموزش و پرورش شود، چه بلايي بر سر آموزش و پرورش در آن كشور مي آيد. اولين تلاش پارسا گسترش بي بندوباري در مدرسه ها بود. او بخشي از متون درسي را تغيير داد تا از اين راه اسلام را در ايران كم رنگ كند. پارسا در دست گيري نيروهاي اسلامي و اخراج آن ها از آموزش و پرورش نقش زيادي داشت. «حبيب الله ثابت» از چهره هاي ديگر بهايي بود كه فعاليت اقتصادي گسترده اي داشت. اين فرد با صهيونيست ها و آمريكايي ها ارتباط زيادي داشت و كمك هاي زيادي به اسرائيل مي كرد. تأسيس شركت«پپسي» از جمله كارهايي بود كه او انجام داد كه سودش به طور كامل به جيب صهيونيست ها مي رفت.
بهايي ها در بيش تر سازمان ها و اداره هاي دولتي وارد شده بودند؛ اما كله گنده ترين آن ها كسي بود كه ركورد نخست وزيري در ايران را شكست.«امير عباس هويدا» بهايي معروفي بود كه چهارده سال نخست وزير ايران بود. او عضو گروه فراماسونري بود كه قسم حمايت از منافع آمريكا و انگليس را خورده بودند. هويدا كه با كمك انگليسي ها و آمريكايي ها نخست وزير ايران شده بود، پاي بهايي ها را به تمام اركان حكومت، اقتصاد و فرهنگ ايران باز كرد.
هويدا سياست وابستگي اقتصادي را در ايران اجرا كرد. او اقتصاد ايران را به طور كامل به آمريكا وابسته كرد؛ تا جايي كه آمريكايي ها قدرت بسيار زيادي در ايران به دست آوردند.
بارها از سوي علما و بزرگان به محمدرضا شاه هشدار داده شد كه بهايي ها هدفي جز نابودي ايران و اسلام ندارند؛ اما شاه هميشه از آن ها حمايت كرد و بارها گفت كه خطري از سوي بهايي ها احساس نمي كند.
«بيت العدل» كه نام مركز بهايي ها در اسرائيل است،‌با انبوه پول هايي كه از ايران مي رفت،‌ كم كم بزرگ تر شد. در همان زمان، صهيونيست ها فلسطيني ها را گروه گروه شهيد مي كردند. تبليغ و حمايت صهيونيست ها از بهايي ها باعث شده بود سربازان اسرائيلي بيش تر از معابد يهودي به معابد بهايي سر بزنند و در آن جا براي كشتن فلسطيني ها دعا بخوانند.
با نگاهي به فهرست زير كه تعدادي از دانه درشت هاي بهايي را در حكومت پهلوي نشان مي دهد، متوجه مي شويد كه بهايي ها تا كجا در كشور ما نفوذ كرده بودند.
منصور روحاني(وزير آب و برق و هم چنين كشاورزي)، عباس آرام(وزير خارجه)، سپهبد اسد صنيعي(آجودان مخصوص محمدرضا در زمان ولي عهدي، وزير جنگ و هم چنين وزير توليدات كشاورزي و موارد مصرفي در زمان سلطنت وي)، غلام رضا كيان پور(وزير دادگستري)، منوچهر تسليمي (وزير بازرگاني و اطلاعات)، دكتر منوچهر شاه قلي، پسر سرهنگ شاه قلي، مؤذن بهايي ها(وزير بهداري و علوم)، هوشنگ نهاوندي(وزير علوم، رئيس دانشگاه تهران و شيراز، رئيس دفتر فرح و يكي از اركان حزب شه ساخته ي رستاخيز)، فرخ رو پارساي(وزير آموزش و پرورش)، سپهبد پرويز خسرواني(فرمانده ژاندارمري ناحيه مركز در جريان كشتار 15 خرداد 1342، آجودان فرح، معاون نخست وزير و رئيس سازمان تربيت بدني و مدير عامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگي)، دكتر شاپور راسخ(رئيس سازمان برنامه و بودجه)، پرويز ثابتي(معاون سازمان امنيت، و يك مقام امنيتي مشهور)، ارتشبد جعفر شفقت(رئيس ستاد ارتش)، سپهبد علي محمد خادمي(رئيس هيأت مديره و مدير عامل هواپيمايي ملي ايران هما).
اين ها فقط گوشه كوچكي از مسئوليت هايي است كه شاه مخلوع به فرقه هاي بهايي داده بود. هر روز تعداد بهايي ها در حكومت شاه اضافه مي شد. بهايي ها با كمك صهيونيست ها براي ايران نقشه هاي زيادي ريخته بودند كه همه ي اين نقشه ها با پيروزي انقلاب اسلامي نقش بر آب شد. بهايي هاي خائن يا دستگير و يا فراري شدند. از اين جا به بعد، بهايي ها چهره عوض كردند و روش هايشان براي مبارزه با اسلام و ايران را تغيير دادند.
در شماره ي بعدي با روش هايي براي مظلوم نمايي در سازمان هاي جهاني و تبليغ در ايران بيش تر آشنا مي شويد.